مجله الکترونیک خوابگردها

مجله الکترونیک خوابگردها

آثار نویسندگان همراه با کتب مشترک و مجله الکترونیک خوابگردها
مجله الکترونیک خوابگردها

مجله الکترونیک خوابگردها

آثار نویسندگان همراه با کتب مشترک و مجله الکترونیک خوابگردها

طاووس سهرابی نژاد-17

*1

 

گونه ات هم رنگ آتش رنگ چشمانت عسل

آتشی افتاده بردل دارم،از روز ازل

می چکد از زلف عطرآگین تو بوی بهار

می تراود از کلامت بهترین شعر و غزل

 

 

*2

 

در چشم های ناز تو گم می شود غزل 

می جوشد از لبان تو سرچشمه ی عسل

در خلوتم بسان نسیمی که بگذری

ریزم به پای تو، گل عشقم بغل بغل

 

   

*3

 

 با زمزمه های عشق خوابم کردی

سرمست ز نشئه ی شرابم  کردی 

دردانه ی دنیای دلم بودی و بس

با آیه ی مِهر استجابم کردی


*4

 

 تن خسته ام از غبار ،بارانت کو؟

پاییز شده وطن،بهارانت کو؟

از هر طرفی شیون و زاری برپاست

آه ای وطنم همت یارانت کو؟

 

*5

 

 یک سینه عشقی یک قبیله مهربانی 

سرشاری از شور غزل های جوانی

چون انعکاس مهر ،در آیینه صبح

جانت همیشه غرق نور و شادمانی

 

*6

 

آیه های عشق رابر من تلاوت می کنی

کعبه ی دل را به شوق من زیارت می کنی

با دو چشم پرفُسون، آشوب ها کردی به پا

می رسی و در دلم برپا،قیامت می‌ کنی


*7

 

 با یک نگهت دردل من زلزله افتاد

صیاد شدی و دل من در تله افتاد

گفتم که دگر از من و دل دور نگردی

صد حیف میان من و تو فاصله افتاد

 

*8

 

 غرق کرده کشتی صبر مرا گرداب غم

هستیم را می کِشد آرام در مرداب غم

تا  ‌که بودی مرهم زخم دلم بودی ولی

این دلم دور از تو می گردد چنین بیتاب غم

 


*9

 

از هرچه غیر تُست جدا می کنی مرا

گاهی به ناز و عشوه رها میکنی مرا

نه مهر تو به جا و نه ناز تو مدام

ای وای تو،چه سربه هوا میکنی مرا

 

*10

 

 غزل بکر نسیم است سراپای شما

دل آواره زده خیمه به صحرای شما

گرچه خوردیم قسم دل به کسی نسپاریم

غرق گشتیم به چشمان چو دریای شما

 

*11

 

ای کاش قرنطینه درآغوش تو بود

می بود و لبان مست و مدهوش تو بود

گمراه تر از روح شرابی ای کاش

من بودم و چشمان قدح نوش تو بود

 

*12

 

 از چشمه ی چشم تو غزل می نوشم

از سُکر لبان مست تو مدهوشم

ویران شده ی چشم خرابت هستم

صد غلغله در وجودم و خاموشم

 

*13


 مرا جز خاطرت در دل نباشد

رهی جز کوی تومنزل نباشد

به گردابی فتادم از فراقت

که جز درد و غمت ،ساحل نباشد

 

*14

 

دلی در سینه داری ،سنگ خاره

برایم دیدنت عمر دوباره

ستاره خونه داره توی چشمات

شبای چشم تو غرق ستاره

 

*15

 

رسید شب و غم در دلم جوانه گرفت

دوباره کودک دل بهر تو بهانه گرفت

ز بخت تیره ندارم گلایه،سنگ فلک

فقط ز روز ازل،بخت من نشانه گرفت


*16

 

ز چشم خسته ی تو خواب می ریخت 

شراری بردل بیتاب می ریخت

از آن سرچشمه ی لبهای نوشین 

به لبهایم شراب ناب می ریخت

 

*17

 

 صدایت خوشتر از صوت قناری

شب مویت رها چون رود جاری

به یادت هست روی بید مجنون 

دوقلبی راکه کندی یادگاری؟

 

*18

 

دردی که هیچ چاره ندارد دوای ماست

درمانده ایم و رنج و بلا آشنای ماست

درکشتی شکسته و ویران نشسته ایم

و موج های سرکش غم،ناخدای ماست


*19

 

از آن روزی که به قدرت رسیدی

گمان کردم برایمان امیدی 

زدی و بردی و خوردی و گفتی

"برادر جان شتر دیدی ندیدی"

 

*20

 

 چه خوش باشد که نازت را خریدن

زباغ سرخ لبهات میوه چیدن

همه گویند بامن مهربانی

 "شنیدن کی بود مانند دیدن "

 

*21

 

 به باغ خاطرات من مثال گل شکوفایی 

شمیم دلنواز دشت و شور موج دریایی

تویی تک بیت های ناب شعر من ،مرا دریاب

نمی یابم به بیداری تورا، انگار رویایی

 

 

*22

 

 باده سبز دعا ریخته در ساغر دل 

نرگس چشم خمار تو ،شد افسونگر دل

می تراود ز تنت عطر دل انگیز بهار

شرری زان دولب انداخته بر پیکر دل


 

*23

 

گیسوانت رنگ یلدا ،رنگ چشمانت عسل

بیت بیت شعر من تقدیمت ای زیبا غزل

تو تمنای وجودم، مطلع شعر منی 

آرزومند وصالت هستم از روز ازل

 

*24

 

با این دل من، چه رسم و آیین است این؟

هیچت نبود مهر،ولی کین است این

صد جورو جفا کنی، طلبکار شوی

"رونیست که سنگ پای قزوین است این"

 

*25

 

می روی و در دلم برپا قیامت میکنی 

دشمنی و ظاهرا حس رفاقت می کنی 

چون ستاره می درخشی در حریم آسمان

بامه و خورشید هم داری رقابت میکنی

 

*26

 

ز چشم دل سیاهت ماه روئید 

ز لبهایت غزل ،بی گاه روئید

چو تاب از گیسوانت رخ بربست

پریشان شد،ز جانم آه روئید

 

*27

 

هرگه که غنچه های لبت می کند شکوفایی 

بهار را در نفس هر ترانه می زایی

شمیم عطر نفسهات عطر ناب خدا

تویی تو ناب ترین شعر باغ رویایی


*28

 

ای خنده ات سرشار از شور جوانی

گاهی گذاری کن به کوی مهربانی 

همواره باشی در پناه لطف یزدان

زیباترین نقاشی ارژنگ مانی

 


*29

 

 آوای خدائیت،قرار دل ما

دریای محبتت شده ساحل ما

تو روح "بهار دلکشی" "جانانی"

جز کوی تو نیست، خانه ای محفل ما

 

*30

 

مستم کن امشب با غزل بایک رباعی

آه ای طلوع مِهر،مِهر افزا کجایی

جاری به چشمه سار لبهایت ترانه

کوه غروری ،آیتی از دلربایی

 

*31

 

ای کاش که بانام تو آغاز شوم

با نغمه ی عشق توهم آواز شوم

ای کاش به بام قلبت از قله ی عشق

پرباز  کنم ،لایق پرواز شوم

 

*32

 

ای حلول لحظه ی سبز بهار

لحظه ی رویایی یک انتظار

تاکه مهمان دوچشمانم شوی

بی قرارم، بی قرارم، بیقرار

 

 

*33

 

 زباغ بوسه ات سر زد غزل ها

زکندوی لبت ریزد عسل ها

توکه سرشاری از سرمستی و عشق

چرا داری تو با این دل جدل ها

 

*34

 

 غزل سر زد ز باغ بوسه هایت

بهار بی زمستان چشمهایت 

ز گیسویت تراود عطر باران 

امید زندگی در خنده هایت

 

*35

 

تبار گیسویت هم نسل یلدا

خیال انگیز و جان پرور چو رویا

سرودم شعر چشمت را شبانه

گرفته شعر من هم ،رنگ دریا

 

*36

 

 نگات تفسیر آیات نشاطه

لبات جانبخش چون آب حیاته

کمند زلف شب گونت چو یلداست

همیشه شادی عالم باهاته


*37

 

 به تو دل بستم و پیمان گسستی

ز من ببریدی و با او نشستی

چرا ای بی وفا با چون منی، تو

"نمک خوردی نمکدان را شکستی"


 

*38

 

 سرود خسته ی مرداب هستم 

چو شام تیره بی مهتاب هستم 

کویری تشنه ام نادیده باران 

که با یک بوسه ات سیراب هستم


*39

 

بر شب یلدائیم جامه بپوشان زنور

تاکه غزل های من پرشود از عشق و شور

همچو بهار آمدی بر دل پاییزیم

دور بمانی گلم،از همه چشمان شور

 

 

*40

 

بنوشم از لبانت باده ی عشق

بپوشم برتنت لباده ی عشق 

طنین گام تو ،آواز هستی 

برای من تویی شهزاده ی عشق

 

*41

 

برای این دل خسته بخوان حکایت عشق

بیا وزنده کن این دل ،به یُمن ساحت عشق

کلامت آیه ی عشق وتبلور احساس

واین تویی که می رسی از عمق بی نهایت عشق

 


*42

 

من بی تو دل شکسته تنها و غمگنانه 

از عشق می‌ سرایم با هق هق شبانه

گلبرگ خاطراتت در بوستان قلبم

با یاد تو دمادم سر می زند جوانه

 

 

*43

 

 سرود خسته ی مرداب هستم 

چو شام تیره بی مهتاب هستم 

کویری تشنه ام نادیده باران 

که با یک بوسه ات سیراب هستم

 

*44

 

 شکست پشت مرا لرزه های تنهایی

بخوان برای دلم آیه ی شکیبایی

تو از هزاره شعر و شعور می آیی

برای این دل مرده چنان مسیحایی

 

*45

 

طرحی ز تبلور شراب است لبت

روی تو،به ماه می رساند نَسَبت 

همچون گل آفتابگردانی تو

تو پشت به عاشقان ،همه در طلبت


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد